به نقل از سایت اخبار موسیقی : محمد امین میراحمدی نویسنده، پژوهشگر و منتقد حوزه موسیقی در گفتگو با خبرنگار مهر ضمن اعلام خبر تدوین و تالیف یک اثر پژوهشی در قالب جلد اول کتاب «آموزش عمومی تار و سه تارنوازی بر اساس اهداف و سلائق» درباره این اثر گفت: خلاقیت و نوآوری در هنر، فرآیندی است که بعد از تقلید آغاز میشود؛ زمانی که هر فرد متناسب با خلاقیت و رهیافتهای شخصی میتواند در ارتباط با اصول و فروعی که از پیش آموخته به نوآوری بپردازد.
وی افزود: میل به دگربودگی محض به معنای حذف هر آنچه پیش از من بوده، منجر به ایجاد ضایعه در هنرهای سنتی و اصیل میشود؛ زیرا عناصر اصیل از گذر زمان عبور کرده و نشانی از تاریخ یک فرهنگ دارند؛ اگر هنرمند منافاتی بین حضور آنها و نوگرایی احساس کند باید در زمینههای گوناگون از آنها فاصله معناداری بگیرد، تا جایی که استفاده از عناصر اصلی کلیشه محسوب میشود.
این پژوهشگر ادامه داد: طبیعی است که موسیقی پاپ بر اساس رسالت خود میتواند آزادانهتر انتخاب کند و خیلی از موارد از سنت نیز فاصله بگیرد اما موسیقی کلاسیک، اصیل یا هنری در نتیجۀ چنین برخوردی صدمات زیادی میبیند که جبران آن غیرممکن است در نتیجه، مسیر خلاقیت در این زمینههای هنری متفاوت بوده و محتاج آگاهی و عملکرد ظریفتری است. البته گرایشات سیاسی، فرهنگی و اجتماعی در جهتگیری خلاقیتهای هنری تأثیر بسزایی دارند و هنرمند قدرت مقابله با تمام این جریانات را ندارد ولی موظف است که مسیر را آگاهانه انتخاب کند و نتایج آن را به خوبی تحلیل کند نه تحریف.
میراحمدی افزود: در تاریخ موسیقی ایرانی بزرگانی بودند که در بازههای زمانی گوناگون موسیقی اصیل را با آگاهی در قالبهای نوین ریختند و بقای آن را در جامعه حفظ کردند، اساتیدی چون درویش خان، مرتضی نی داود، علی اکبر شهنازی، ابوالحسن صبا همگی با حفظ بخشهایی از عناصرِ اصیل البته به نسبتهای گوناگون دست به خلق و نوآوری زدند و هراسی از تکرار بخشی از سنت و اصالت نداشتند. البته هنر موسیقی دامنه وسیعی دارد و برای هر نگرشی فضا باز است اما اختلاط در مرزبندی گونههای موسیقی که ترکیبی از عناصر گوناگون هستند به نفع جریان موسیقی نبوده و باعث ایجاد سردرگمی مخاطبان خواهد شد.
وی تأکید کرد: دامنه خلاقیت در موسیقی ایرانی بسیار کمرنگ است و تشابه به قدری بالاست که گاهی امکان بازشناسی صاحبان آثار وجود ندارد، اما چنین وضعیتی جواز خلاقیتِ نقطهای و دفعی نبوده زیرا خلاقیت احتیاج به روندی خردمحور دارد.
این پژوهشگر افزود: این اثر پژوهشی کوششی است در جهت خلاقیت تدریجی بر بستر سنت. در این اثر سیستم مدال دستگاه نوا از ردیف آقا حسینقلی اقتباس شده و شیوه نوازندگی و ملودیپردازی، متأثر از ردیف دوره عالی استاد علیاکبر خان شهنازی است مواردی چون آهنگسازی، فرم، شیوههای بسط و گسترش، مضراب گذاری، انگشت گذاری، سرعت، زمانبندی و لحن. البته این اثر قصد بازسازی شیوه نوازندگی استاد شهنازی را ندارد و منظور اصلی خلق بر بستر سنت بوده است. در این مجموعه بخشهای آوازی فقط به شکل صوتی ارائه شده ولی بخشهای ضربی در قالب صوت و نت نگاری آورده شدهاند تا امکان نواختن آنها توسط علاقه مندان فراهم شود.
میراحمدی در پایان گفت: در نهایت از استاد بزرگ، داریوش طلایی قدردانی میکنم؛ از ایشان بسیار آموختم و در تدوین این مجموعه که بخش عملی پایاننامه کارشناسی ارشد در دانشگاه تهران بود راهنماییهای بسیار فرمودند با آرزوی سلامتی و بهروزی برای این استاد گرانقدر و بزرگ.